فلسفه انسان شناسی حکمت متعالیه؛ در مقایسه تطبیقی با «انسان یونانی» و «انسان مدرن»

author

Abstract:

در یک تقریر کلی، تفاوت نحله­های اندیشگانی را می­توان به تفاوت «انسان­شناسی» آن نحله­ها ارجاع داد؛ یعنی می‌توان بنیان‌های اندیشه و مواجهات یک عالم فکری با جهان واقع را متعین از طرز تلقی آن اندیشه نسبت به مفهوم «انسان» دانست. لذا یکی از بهترین شیوه­های تحلیل برای فهم تفاوت­های نظام­های اندیشگانی، مقایسه‌ی تطبیقی «انسان­شناسی» آن‌ها و تعاریفی است که از مفهوم «انسان» به‌دست می­دهند. در این مقاله سعی شده است تفاوت­ها و تقابل­های تعاریف «انسان» در سه اندیشه­ی متمایز: «یونان باستان»، «اندیشه­ی سکولار» و «حکمت متعالیه» مورد بازخوانی قرار گیرد. اما به‌دلیل موسع‌بودن هر یک از این سه حوزه، علاوه‌بر تقلیل بررسی­ به تفاوت­های «انسان­شناسی»، یک نماینده­ی خاص نیز برای هرکدام از سه نظام اندیشگانی مذکور معرفی شده است که عبارتند از: افلاطون و فلسفه­ی او در حوزه­ی یونان باستان، سکولاریسم به‌عنوان گفتمان غالب اندیشه­ی غربِ مدرن، و آرای آیت­الله جوادی آملی در حکمت متعالیه. بدین‌ترتیب، این مقاله به مقایسه‌ی تطبیقی فلسفه‌ی انسان‌شناسی در آرای افلاطون، گفتمان سکولاریسم و آیت‌الله جوادی آملی خواهد پرداخت.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

بررسی تطبیقی انسان خودشکوفای مازلو با ویژگیهای انسان در حکمت متعالیه

بررسی ویژگی‌های انسان خودشکوفای مازلو با اوصاف انسان در حکمت متعالیه به طور تطبیقی، دربردارندۀ اشتراکاتی است که دید مازلو و ملاصدرا را بیش از پیش به هم نزدیک می‌کند. برخی از جهات اشتراک ملاصدرا و مازلو در مسئله را می‌توان در طبقه‌بندی نیازها، اعتقاد به شهود، زاویۀ نگاه، معناداری زندگی، فارغ‌بودن از قشر و طبقه، اعتقاد به خود حقیقی، تغییر در ملاک لذت و توجه به استعدادهای ذاتی دانست. همچنین، این ت...

full text

بنیاد انسان شناختی اخلاق در حکمت متعالیه

انسان از آغاز تا انجام حیاتش با حرکتی جوهری از منازل بی‌شمار مسیر تکاملی می‌گذرد. این حرکت به حالت‌های گوناگون قهری، اختیاری، اشتدادی و تضعفی است. اعمال اختیاری ویژه‌ای که به کسب هیئات و ملکاتی خاص و در نتیجه کمال وجودی انسان می‌انجامد نیل به مقامات رفیع را ممکن می‌سازد. این کمالات وجودی به جهت یگانگی "وجود" و "خیر" در حکمت متعالیه، کمالات ارزشی اخلاقی نیز هستند‌ و به جهت توقفی که بر افعال اختی...

full text

انسان شناسی در فلسفه سیاسی متعالیه

معرفت نفس، گام آغازین برای رسیدن به شناختی دقیق از اجتماع و در نهایت، خداوند است. از آن جا که حکمت متعالیه، منظومه ای دقیق و سامانه فکری سنجیده ای می باشد، طبعاً نوع نگرش صدرا به انسان و ویژگی های آن، متأثر از زیرساخت ­های فلسفی وی است. در این نوشتار که به انسان شناسی در فلسفه سیاسی متعالیه می پردازد، سعی شده تا ضمن تبیین مفاهیم، به این دغدغه اساسی پاسخ داده شود که براساس مبانی نظری انسان شناسی ...

full text

بررسی تطبیقی انسان خودشکوفای مازلو با ویژگیهای انسان در حکمت متعالیه

بررسی ویژگی های انسان خودشکوفای مازلو با اوصاف انسان در حکمت متعالیه به طور تطبیقی، دربردارندۀ اشتراکاتی است که دید مازلو و ملاصدرا را بیش از پیش به هم نزدیک می کند. برخی از جهات اشتراک ملاصدرا و مازلو در مسئله را می توان در طبقه بندی نیازها، اعتقاد به شهود، زاویۀ نگاه، معناداری زندگی، فارغ بودن از قشر و طبقه، اعتقاد به خود حقیقی، تغییر در ملاک لذت و توجه به استعدادهای ذاتی دانست. همچنین، این ت...

full text

بررسی تطبیقی انسان خودشکوفای مازلو با ویژگیهای انسان در حکمت متعالیه ملاصدرا

بررسی ویژگی های انسان خودشکوفای مازلو با اوصاف انسان در حکمت متعالیه به طور تطبیقی، دربردارندۀ اشتراکاتی است که دید مازلو و ملاصدرا را بیش از پیش به هم نزدیک می کند. برخی از جهات اشتراک ملاصدرا و مازلو در مسئله را می توان  در طبقه بندی نیازها، اعتقاد به شهود، زاویۀ نگاه، معناداری زندگی، فارغ بودن از قشر و طبقه، اعتقاد به خود حقیقی، تغییر در ملاک لذت و توجه به استعدادهای ذاتی دانست. همچنین، این ...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 4  issue 12

pages  101- 118

publication date 2016-05-21

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023